مفاهيم و اصول برندينگ

مفاهيم و اصول برندينگ

گام هاي اساسي ساختن برند شخصي

۸ بازديد

اكنون چهار كاري را كه شما مي توانيد براي ساختن يك برند شخصي انجام دهيد بررسي مي كنيم:

1) يك وب سايت كاملا شخصي ايجاد كنيد

افرادي كه مي خواهند برندينگ شخصي انجام دهند، معمولا براي اين كه برند شخصيشان را ارتقا دهند به روش هاي زيادي متوسل مي شوند ولي معمولا يكي از مهم ترين دارايي هاي مجازي را كه دارند از ياد مي برند: وب سايت خودشان

البته اين كه نوشته شما در رده بندي نتيجه هاي حاصل از جستجوي گوگل به هنگامي كه كسي نام شما را جستجو كند، در رده هاي بالايي قرار بگيرد، هيجان انگيز و جالب است؛ ولي چيزي كه از آن هم جالب تر است، اين است كه شما يك وب سايت مخصوص به خودتان داشته باشيد كه در آن تمام مدارك مربوط به كارتان، تمام خدماتي كه ارايه مي كنيد و كارهايتان و غيره قرار داشته باشد. شما در صورتي كه يك وب سايت كامل داشته باشيد، شما مي توانيد كاري كنيد كه مردم شما را خيلي بهتر از گذشته بشناسند. علاوه بر آن شما مي توانيد يك وبلاگ هم علاوه بر وب سايت خودتان ايجاد كنيد. با استفاده از ابزارهايي مانند وردپرس، شما مي توانيد اين وبلاگ را سريعا ايجاد كنيد و با استفاده از استراتژي هاي مناسب مي توانيد كارهاي زير را انجام دهيد:

- مي توانيد با ارتباط گرفتن با مشتريان، فالوورهاي جديدي براي خودتان توليد كنيد

- مي توانيد وبلاگتان را با استفاده از مكانيسم هاي جديد به روز رساني كنيد و از آن استفاده كنيد تا شما را به مشتريان نزديكتر كند

- به عنوان يك رهبر مناسب، براي خودتان اعتبار پيدا كنيد

البته مسلما اين كه كاري كنيد كه يك وب سايت و يا وبلاگ شخصي كار كند كمي طول مي كشد ولي ارزش زمان و هزينه اي را كه بر روي آن مي گذاريد را دارد

2) توييتر! از آن براي ارتباط گرفتن با مطبوعات استفاده كنيد

نويسندگان مطبوعات ايميل هاي زيادي را از افراد مختلف در اين باره دريافت مي كنند. حقيقت امر اين است كه اين ايميل ها و نامه ها خيلي تعداد كمي دارند و بايد شما به عنوان فردي كه دوست دارند برنديگ شخصي داشته باشد، بايد تمام اين موقعيت ها را محاسبه كنيد. بنابراين بهتر است كه با نويسندگان مطبوعات ارتباط برقرار كنيد. يكي از معمول ترين روش هايي كه شما مي توانيد با اين افراد ارتباط برقرار كنيد، استفاده از ايميل است. ولي استفاده از توييتر براي اين كار بهتر است. بهتر است شما به توييتر برويد و نويسندگاني را كه فضاي شما را كاور مي كنند را فالو كنيد. معمولا نويسندگان در توييتر بخشي به نام "درخواست منابع" دارند كه در اين بخش براي گفتگو كردن با افرادي كه با داستان هايشان منطبق مي شوند درخواست مي دهند. بنابراين در صورتي كه شما با آن ها از اين راه ارتباط برقرار كنيد، مي توانيد از اين روش به عنوان شيوه اي منطقي براي گذاشتن داستانتان در مقابل نويسندگان استفاده كنيد. و حتي در صورتي كه داستانتان با داستاني كه نويسندگان به آن علاقه دارند تطبيقي نداشته باشد، مي توانيد از اين نويسندگان بخواهيد كه شما را به كسي معرفي كنند كه داستان شما ممكن است با او تطبيق بهتري داشته باشد.

3) داستان هايتان را عمومي كنيد

مي توانيد داستان هايتان را در معرض ديد عموم مردم هم قرار دهيد و درباره داستان هايتان برايشان مطالبي را بنويسيد. به عنوان مثال شما مي توانيد در وب سايت و يا وبلاگتان پست هايي بگذاريد و درباره داستان هايتان در اين وبلاگ موضوعاتي را بيان كنيد تا مردم بهتر شما را بشناسند. ممكن است شما فكر كنيد براي اين كه چنين داستان هايي را بنويسيد، نياز داريد كه يك كمپاني داشته باشيد كه بسيار استثنايي باشد و يا اين كه فروش ويژه اي داشته باشد. اين موضوع غلط است! شما براي اين كه داستان خودتان را بازگو كنيد، اصلا نيازي نداريد كه يك كمپاني معروف باشيد. تنها لازم است داستاني داشته باشيد كه ارزش تعريف كردن و شنيده شدن را داشته باشد! همين! مسلم است كه افرادي كه از خواندن نوشته هاي شما لذت مي برند، احتمال بيشتري دارد كه به شما توجه كنند و بنابراين به اين روش شما مي توانيد برندينگ شخصي را به شيوه بهتري انجام دهيد.

4) برندينگ شخصي 80 درصد مرتبط به شيوه كار شما با نمايندگان مي شود (و نه بازاريابي)

هنگامي كه شما برندينگ شخصي را انجام مي دهيد، در حقيقت داريد سعي مي كنيد كه اين پيام را به ديگران بدهيد كه شما قابل اطمينان هستيد و آن ها مي توانند به شما اطمينان كنند. ولي قبل از اين كه كاري انجام دهيد، بايد بتوانيد به شيوه اي مناسب با نمايندگان در اين حوزه ارتباط برقرار كنيد.

بسياري از بازاريابان هستند كه به هنگامي كه مي خواهند برندينگ شخصي را انجام دهند، اهميت توجه كردن به نمايندگان را در نظر نمي گيرند. اين شيوه درستي براي انجام دادن يك تجارت نيست و شما بايد نمايندگان را هم درنظر بگيريد.  چون مشتريان شما مي توانند  منبع هاي فوق العاده اي باشند كه به عنوان گواه و شاهدي براي اعتبار برند شما در برابر نماينده ها قرار داشته باشند و مي توانند اعتبار شما را افزايش دهند. بنابراين جاي تعجب نيست كه بر اساس آمارها، 80 درصد از ميزان درآمد آينده كمپاني شما تنها از 20 درصد مشتريان موجود شما مي آيد.

اصول برندينگ شخصي به همراه 4 توصيه استراتژيك در اين باره

۷ بازديد

 

در صورتي كه شما يك بازارياب هستيد و مي خواهيد برندتان را تبليغ كنيد، براي اين كه اين كار را به شيوه اي موثر انجام دهيد بايد ارزش برندينگ شخصي (Personal branding) را بدانيد. در صورتي كه مردم با برندهاي شخصي شما آشنا باشند، احتمال بيشتري وجود دارد كه به شما توجه كنند. به علاوه، داشتن يك برند شخصي قابل اطمينان درها را براي موقعيت هايي مانند كنفرانس ها و غيره براي شما باز مي كند.

يكي از بزرگترين بخش هاي توليد كردن يك برند شخصي تاثيرگذار، اين است كه خودتان را به عنوان يك فرد خبره نشان دهيد. بسياري از صاحبان تجارت هاي مختلف در كار خودشان خبره هستند ولي كسي آن ها را به عنوان يك فرد خبره نمي بيند. خبره بودن در يك كار با خبره نشان داده شدن متفاوت است. حتي ممكن است فردي به اندازه شما در يك زمينه مهارت نداشته باشد ولي چون يك برند شخصي قوي دارد از شما سبقت بگيرد. اين موضوع باعث تاسف است ولي در اقتصادي كه در آن زمان يعني پول، افرادي كه قبلا با شما كار نكرده اند (به دليل اين كه زمان برايشان خيلي مهم است و حاضر نيستند براي امتحان كردن شما زمان بگذارند) برندينگ شخصي را به عنوان اولين پارامتر براي اعتماد كردن به شما مي بينند. از اين رو در اين پست قصد داريم تا پيشنهاداتي درباره اين كه چگونه درباره ساختن برند شخصيتان فكر كنيد به شما بدهيم:

اصول برندينگ شخصي

اول از همه، همزمان كه مي خواهيد يك استراتژي برند بسازيد، برخي از موضوعات اساسي را به خاطر داشته باشيد:

1) براي اين كه مورد توجه قرار بگيريد، بايد از نظم هميشگي خارج شويد

اين يك نكته خيلي ساده است. شما چه بر روي پنل نشسته باشيد، چه در حال دادن كنفرانسي كلاسي در كالج هستيد، چه در يك كنفرانس صحبت مي كنيد، چه مصاحبه مي كنيد و چه حتي در فضاي مجازي و در توييتر پست مي گذاريد، بايد به اندازه كافي خودنمايي كنيد كه همه شما را بشناسند. آن ها بايد نامتان را بدانند و بدانند كه چه چيزي پيشنهاد مي كنيد

2) مطبوعات به معني اعتبار نيست. شما تنها به اندازه اي كاربردي هستيد كه مشتريانتان شما را قبول دارند

بسياري از مردم فكر مي كنند كه اگر هميشه نامشان در اخبار باشد و يا اين كه تا جاي ممكن در كنفرانس هاي مختلف صحبت كنند، برندينگ شخصي را به شيوه اي موفقيت آميز انجام داده اند. البته اين درست است كه حضور داشتن به شيوه ها مختلف مي تواند به اين كار كمك كند ولي بايد اين نكته را هم درنظر داشته باشيد كه اين ه مهم ترين جنبه هاي برندينگ شخصي نيستند. اين موضوع به اين دليل است كه برندينگ شخصي نبايد درباره شما باشد بلكه بايد درباره مخاطبينتان باشد. به عبارت ديگر، اين مخاطبين هستند كه موقعيت شما را تغيير مي دهند نه خود شما! بسياري از افرادي كه مي خواهند در زمينه برندينگ شخصي كار كنند هنگامي كه در مطبوعات صحبت مي كنند كه چقدر مهم است كه در رسانه ها فعال باشند فكر مي كنند كه هرچقدر كه در مطبوعات بيشتر فعال باشند، اعتبار بيشتري هم كسب مي كنند. ولي اين موضوع با حقيقت كار متفاوت است. حقيقت كار اين است كه بودن در مطبوعات و فعال بودن تنها مي تواند به عنوان عاملي، به اعتبار داشتن كمك كند.

3) تعاملات خصوصي هم به اندازه تعاملات عمومي مهم هستند

برندينگ شخصي بستگي به اين دارد كه شخصيت عمومي شما چگونه باشد و همچنين مردم فكر  كنند كه شما تا چه اندازه در كار تخصص داريد. همچنين اين كه شما به شكل روزانه با چه كيفيتي با مشتريان برخورد مي كنيد و تا چه اندازه اي تجارت خودتان را نگه مي داريد نيز بستگي دارد. بنابراين تعاملات عمومي و مطبوعات تنها يك بخشي از پروسه اين كار است.

علت شكست برندهاي معتبر دنيا را بشناسيد!!

۸ بازديد


 

برخي اوقات رويدادهايي رشته هاي دوستي بين مصرف كننده و برند را از هم مي گسلند. در اين موارد شركت هميشه مقصر اصلي ماجرا نيست، بلكه گاهي وقايعي رخ مي دهند كه از كنترل شركت خارجند (ركود بازار جهاني، پيشرفت هاي فن آوري، رخ دادهاي بين المللي و غيره).

با اين وجود در اغلب موارد دست و پا زدن يا سقوط يك برند، معمولا با استنباطي نامناسب و كج انديشانه از برند، رقابت با بازار مرتبط است. اين نگرش هشدار آميز حاصل يكي از هفت اشتباه اصلي  در زمينه ساخت برند است كه در ذيل بدان ها اشاره شده است:


  • فراموشي برند: براي برندهاي قديمي، مانند آدم هاي قديمي، دوران هاي گذشته از اهميت فراواني برخوردارند.
  • خودبيني برند: گاهي اوقات برندها دوست دارند راجع به اهميت و قابليت هاي خود خيلي بزرگ .نمايي كنند
  • جنون خود بزرگ بيني برند: غرور و خود خواهي به خود بزرگ بيني منجر مي شود.
  • فريبكار برند: تي اس اليوت در جايي مي نويسد: «نوع بشر قادر نيست آن قدرها صاف و صادق باشد» برندها نيز از اين قاعده مستثنا نيستند.
  • استهلاك برند: اگر برندي كه با استهلاك و ملالت دست و پنجه نرم ميكند، زحمت به كار بستن خلاقيت را بر خود هموار سازد مجدّداً بازار فروش خود را باز خواهد يافت.
  • بدبيني برند: اين حالت نقطه مقابل برندهاي خودبين است و زماني اتفاق مي افتد كه برند با رقباي بيشتري رو به رو شود.
  • نامربوط بودن برند: زماني كه يك بازار به طور بنيادي در حال تغيير و تحول است، خطر قطع ارتباط و مهجور ماندن برند از آن وجود دارد.


افسانه پردازي هاي برند


 


  • محصول عالي مساوي است با موفقيت حتمي!!
  • موفقيت براي برندها باور پذيرتر از شكست است!!
  • شركت هاي بزرگ همواره در راه اندازي برندها موفق عمل مي كنند!!
  • برندهاي قدرتمند بر پايه تبليغات استوارند!!
  • هر محصول جديدي در بازار با استقبال مواجه مي شود!!
  • قدرت يك برند حامي محصولات آن است!!


داستان برند شدن شركت گوگل را ميدانيد؟!

۷ بازديد



اگر دقت كرده باشيد يكي از بزرگترين شركت هايي كه هرگز به اين سادگي ها نمي توان نام و خدماتش را از ذهن كاربران پاك كرد، گوگل است. گوگل شركتي است كه قرار است صد ها و هزاران سرويس به كاربران دنياي مجازي ارائه دهد با اين حال آيا تا كنون دقت كرده ايد كه گوگل چگونه برند شده است؟


 مهم ترين چيزي كه در بكار گيري اين لوگو به چشم مي آيد، خلاقيتي است كه در عين سادگي به مناسبات مختلف با اين لوگوي ساده تركيب مي شود و موجب مي شود كه كاربر، با ديدن آن، مناسبات را ياد آور باشد.

 فرض كنيد براي عيد نوروز گوگل چگونه اين لوگو را تزيين مي كند:


يكي ديگر از روش هاي منحصر به فرد در برندسازي گوگل اين است كه به كارمندانش استراحت هاي ويژه مي دهد و از آن ها مي خواهد طي فرصت ارائه شده به روياپردازي بپردازند و طرح هاي جديد و ايده هاي نو بوجود آورند تا هر چه سريع تر به هدف خود نايل شود. از اين روست كه هر روز شاهد سرويسها و تغييرات و به روزرساني هايي از گوگل هستيم كه هر يك كاربردي تر از ديگري است. اين موجب شده كه گوگل براي كاربر مفيد باشد و در ذهن ها بماند.


گوگل، غول موتور جستجوي دنيا پس از رقابتي چند ساله سرانجام اپل را شكست داد و به باارزش‌ترين برند جهان تبديل شد.

داستان برند

لري پيچ و سرگي برين ، زماني كه  در دانشگاه استنفورد بر روي پروژه‌هاي دكترا خود كار مي‌كردند، موتور جستجوگر گوگل را نوشتند،  در آن زمان سرويس ياهو فقط بر اساس تعداد هر چه بيشتر كلمات كليدي در سايت‌ها  آن‌ها را رتبه‌بندي مي‌كرد، اما اين دو نابغه توانستند با الگوريتم جستجوي گوگل دنيا را در سال ۱۹۹۸ متحول كنند.

 الگوريتم جديد آن‌ها رابطه بهتري ميان وب‌سايت‌ها برقرار مي‌كرد كه  PageRank  ناميده مي‌شد و بر اساس لينك‌هاي بهينه  سايت‌ها را رتبه‌بندي مي‌كرد. آن‌ها اسم سايت خود را Google  گذاشتند كه برگرفته از  كلمه Googol به معني يك  و ۱۰۰ تا ۰ جلوي آن است، كه اشاره به حجم بالاي  اطلاعات كه  توسط موتور جستجوگر گوگل جستجو مي‌شود دارد.



اولين سرمايه‌گذاري كه بر روي گسترش گوگل انجام شد قبل از  تأسيس آن و توسط شخص خوش‌ فكر و علاقه‌ مند به تكنولوژي  ANDY Bechtolsheim  با سرمايه ۱۰۰ هزار دلار شروع شد، جالب است بدانيد در همان سال ۳ سرمايه‌گذار باهوش ديگر يعني جف بزوس (بنيان‌گذار شركت آمازون)، ديويد چريتون (استاد دانشگاه علوم كامپيوتر دانشگاه استنفورد) و رام شريرام (كارآفرين) بر روي گوگل سرمايه‌گذاري كردند. 


 در يك  واقعيت خنده‌دار آن‌ها همانند همه كارآفرينان عصر تكنولوژي اولين محل كار خود را يك گاراژ انتخاب كردند، تا همه هزينه‌ها را صرف تبليغات كنند.


سهم نسبي بازار گوگل در سال ۲۰۱۶ ۴۹/ ۶۷ درصد از دنياي اينترنت بوده است كه تفريبا ۷ برابر نزديك‌ترين رقباي خود يعني YAHOO  و BING  و در همين سال بوده است.  و درآمدي معادل ۵۹ميليارد دلار در سال كسب كرده است. اما مجددا گوگل در سال 2017 جاي خود را به اپل داد.در حال حاضرساندار پيچاي اداره شركت گوگل را بر عهده دارد وسرگئي برين و لري پيچ ، به صورت مشترك مالك و مؤسس شركت آلفابت (كه شركت گوگل نيز زير مجموعه آن هست) را برعهده دارند.

مأموريت شركت گوگل

ماموريت گوگل” دستيابي به اطلاعات جهاني و قابل‌دسترس قرار دادن و مفيد كردن آن براي همه دنيا” است كه هميشه به آن عمل كرده  و در جهت بهبود عملكرد خود اقدام كرده است.

شعار و فرهنگ‌سازماني در  گوگل

فرهنگ سازماني در گوگل با مفاهيمي چون «شما مي‌توانيد بدون شرارت پول به دست آوريد»، «شما مي‌توانيد بدون كت و شلوار جدي باشيد» و «كار كردن بايد چالش‌انگيز و چالش بايد شوخي و سرگرمي باشد» استوار است تا كاربران با بالاترين خلاقيت و در محيطي سرگرم كننده بالاترين عملكرد از خود را داشته باشند.يكي از سياست‌هاي جالبي كه براي ارتقاي عملكرد كاركنان در گوگل به كار ميرود اين است كه آنان اجازه دارند ۲۰ درصد از زمان كاري خود را صرف انجام پروژه‌هاي شخصي خود كنند و تنوع كاري را چاشني كار روزانه خود كنند.




اصلي ترين استراتژِي گوگل براي تبليغات چيست ؟

مشتاقتان تكنولوژي از  تبليغات دهان‌ به‌ دهان  فريفته گوگل مي‌شوند و حاضرند مبالغ هنگفتي را صرف استفاده از سرويس‌هاي جديد گوگل كنند تا لذت استفاده از فنّاوري‌هاي جديد را پيش از ديگران ببرند. البته بهتر است بگوييم مشتاقان تكنولوژي  ثروتمند ، حاضرند  به طور ميانگين بيش از ۲۵۰ دلار بر روي  گوگل صرف كنند.  عينك گوگل در ابتدا براي عده كمي كه همان عاشقان تكنولوژي بودند، ساخته شد. اين علاقه‌مندان همه‌جا از عينك گوگل سخن گفتند از فيس‌بوك وبلاگ‌ها و توييتر و…

اين بخش از مشتريان گوگل، به‌عنوان تأثيرگذاران گوگل شناخته مي‌شوند،  گوگل باهدف قرار دادن اين تأثيرگذاران، قادر به گسترش  تبليغات دهان‌ به‌ دهان و ترغيب مرم عادي به استفاده از سرويس‌هايشان  هستند.

برندهاي مهم در مواجهه با كرونا چه سياستي اعمال كردند!

۷ بازديد


در بحران ويروس كرونا در چين ، كمپاني هايي كه در اين كشور كار مي كنند چگونه بايد با اين بحران روبرو شوند؟

ويروس كرونا در كشور چين گسترش پيدا كرده است و تجارت هايي و كمپاني هايي كه در اين كشور قرار دارند بايد راهي پيدا كنند كه با اين وضعيت مقابله كنند. در كشور چين، برخي از برندهاي بسيار مهم و عمده (مانند Starbucks، Google و Ikea) به دليل ايمني كاركنان، به سرعت عمليات خودشان را كنسل كرده اند.


-  سوال اول: برندها (مخصوصا برندهايي كه در كشور چين كار مي كنند) چگونه بايد با اين بحران روبرو شوند؟ آيا بايد كاملا عملياتشان را متوقف كنند؟

پاسخ ها:

ليدا لي (Lydia Lee)  مدير شركت Weber Shandwick در كشور چين:

"رفاه و سلامتي كاركنان و خانواده هاي آن ها بايد هميشه براي ما در اولويت باشد. از نظر اين كه آيا بايد عمليات كنسل شوند يا خير، بايد گفت كه تصميم گيري در اين رابطه بايد به عهده مشورت با سهام داران كمپاني گذاشته شود (مانند كاركنان). ولي عموما در اين گونه موارد، بهتر است كه براي راهنمايي گرفت درباره قوانين و توضيه هايي كه در اين رابطه وجود دارد، سازمان ها و كمپاني ها از دولت كمك و راهنمايي بگيرند.



پريانكا باجپاي، مدير ناحيه اي كمپاني SPAG Group:

 "در چنين موقعيت هايي داشتن آموزش هاي معتبر براي كنترل كردن موقعيت مهم و اساسي است. بسيار مهم است كه برندها اين موضوع را تضمين كنند كه نيروي كاريشان آموزش هاي لازم را دارد و همچنين هميشه براي مواجهه با چنين خطراتي آمادگي لازم را از نظر آموزشي دارد. تجارت ها و كمپاني ها بايد سريعا كاري كنند كه در عين اين كه از كاركنانشان حفاظت مي كنند، تضمين كنند كه تجارت مورد نظر مورد حمايت قرار گرفته است و به كارشان ادامه دهند. سازمان ها بايد هميشه آمادگي اين را داشته باشند كه در مواقع مخصوص، به شيوه هاي خاصي كارها را سازمان دهي كنند  و سيستم سازمان دهي سازمان را براي مواقع ضروري تغير دهند. همچنين مي توان در چنين مواردي از روش هايي مانند دوركاري و روش هايي مانند آن هم استفاده كرد. در چنين روزگاري كه تكنولوژي در پيشرفته ترين حالت خودش قرار دارد، بايد بهترين استفاده هم از آن بشود و به اين شيوه مي توان كاري كرد كه نه به اقتصاد شركت ضربه بخورد و نه به سلامتي كاركنان".


پرينس ژانگ (Prince Zhang)، مديرعامل كمپاني Greater China, Ketchum :

"حفظ امنيت و ايمني كاركنان هميشه براي تمام كمپاني ها يكي از مهم ترين موارد مي باشد. كاركنان بايد براي گرفتن راهنمايي درباره نكات ايمني و موضوعاتي از اين قبيل، هميشه از دولت كمك بخواهند و هميشه با ارگان هاي دولتي در ارتباط باشند. سازمان ها هم بايد چنين وضعيتي را داشته باشند. مهم است كه به منظور جلوگيري از هيچ گونه مشكلي در اين زمينه، اين راهنمايي ها كاملا شفاف و واضح باشند تا هم كاركنان وظايف و تكليفشان را در چنين مواردي بدانند و هم سازمان ها بدانند كه مي خواهند چكار كنند. همچنين سازمان ها بايد اطلاعاتي را درباره برنامه هايي كه كاركنان براي مسافرت هايشان در چنين مواردي دارند؛ البته با حفظ قوانين امنيتي و حريم خصوصي، جمع آوري كنند. همچنين حمايت از كاركنان براي دوركاري هم براي مي تواند راه كار خوبي براي سازمان ها باشد. در نهايت هرگونه تصميمي كه در اين زمينه گرفته شود بايد به گونه اي باشد كه اثرات اقتصادي حتما بايد درنظر گرفته شود. از اين رو من پيشنهاد مي كنم كه در چنين مواردي نياز به تعطيل كردن سازمان ها نمي باشد"

ريكي جونز (Rikki Jones)، مدير ناحيه اي APAC، GCI Health :

"من فكر مي كنم كمپاني هايي كه در كشور جين كار مي كنند، اول از همه بايد اين نكته را در نظر داشته باشند كه حفظ  امنيت و سلامتي كاركاني كه در اين كمپاني ها كار مي كنند مهم ترين اولويت براي آن ها است و آن ها بايد احساس كنند كه در قبال سلامتي اين كاركنان مسئوليت دارند. بنابراين به نظر من نياز است كه قبل از هر چيزي به اين موضوع اهميت داده شود و نگراني هاي مربوط به ايمن بودن و سالم بودن كاركنان بررسي شود و در صورتي كه چنين وضعيتي وجود نداشته باشد، نبايد به اين كار ادامه داده شود."


- سوال دوم: به نظر شما برندها چگونه بايد با مشتريانشان در زمان بحران تماس داشته باشند؟

لي:

 "در زمان هاي بحران و مشكلاتي مانند آن، يك فرهنگ غني سازماني و احساس كردن اين كه هدف مشخصي براي ايجاد اين برند وجود داشته است، مي تواند به برندها در تصميم گيري ها كمك بسيار زيادي بكند. در چنين شرايطي، بايد تاكتيك ها و تكنيك هاي ارتباطاتي شكل گرفته شود و بررسي شود كه تجارت ها و سهام داراي چگونه بايد با استفاده از اين تكنيك ها با مشتريان خودشان ارتباط بگيرند. همچنين بايد بررسي كرد كه اين روش هاي ارتباطاتي حتما بايد با ارزش ها و فرهنگ برند مورد نظر هماهنگ باشند. به عنوان مثال در صورتي كه يك كمپاني، بر خلاف ارزش هاي برند و فرهنگ سازمانيش، از يك شيوه ديگري براي ارتباط گرفتن با مشتريانش استفاده كند، اين كار اشتباه است به اين دليل كه هم به فرهنگ سزمان لطمه مي زند و هم اين كه باعث مي شود كه تصويري از كه آن برند كه داراي يك فرهنگ سازماني مشخص و آرمان هاي مشخص است و در ذهن كاركنانش شكل گرفته است خدشه دار شود و كاركنان تصور ديگري از اين برند داشته باشند. به همين دليل بسيار مهم است كه كمپاني ها سعي كنند كه بر اساس فرهنگ سازماني خاص و ارزش هاي برندشان با مشتريان ارتباط برقرار كنند چون ارتباط گرفتن با مشتريان انعكاس دهنده ارزش هاي اين كمپاني است.

به علاوه بدون توجه به اين كه اين برند براي ارتباط گرفتن با مشتريان از چه روشي استفاده مي كند، مديران اين برندها بايد بدانند كه هميشه براي ارتباط گرفتن بايد از يك مقياس جهاني استفاده كنند. چون بالاخره بيماري بين افراد دنيا تبعيض قايل نمي شود و مخصوصا برندهايي كه در سطح جهاني به كار تجارت مي پردازند بايد از اين موضوع آگاه باشند كه ارتباطاتي دايم و زمان بندي شده را با تمام مشتريان در سطح جهاني داشته باشند؛ نه اينكه تنها سعي كنند تا به مشتريان محليشان توجه كنند. بلكه آن ها بايد سعي كنند تا به شيوه اي جهاني با تمام مشتريان در جهان تماس برقرار كنند تا به اين شيوه بتوانند تضمين كنند كه تمام مشتريان در سراسر دنيا و همچنين تمام كاركنان و سهام داران در دنيا، اطلاعات مورد نظر را دارند.

باجپاي:

"برندها در دنياي امروز داراي نقش كليدي هستند. مسئوليتي هم كه دارند، مخصوصا در دوران هايي مانند بحران هاي بيماري و مشكلاتي مانند ويروس كرونا كه گريبانگير كل جامعه مي شود هم به همان اندازه كليدي، مهم و تاثيرگذار است. به نظر من برندها در چنين مواردي براي اين كه با مشتريانشان ارتباط برقرار كنند بايد از يك مدل سه بخشي استفاده كنند:

بخش 1: دادن احساس اعتماد: برندها بايد به كاركنانشان احساس اعتماد بدهند و اين اعتماد را در آن ها ايجاد كنند كه در هميشه از آن ها حمايت مي كنند

بخش 2: تلاش براي رفع مشكل: برندها بايد سعي كنند تا جايي كه ممكن است هر كاري كه از دستشان بر مي آيد براي حل كردن اين بحران انجام دهند. به عنوان مثال آن ها بايد با سهام داران صحبت كنند و از آن ها بخواهند كه براي حل كردن اين مشكلات كاري بكنند.

بخش 3: آموزش دادن: برندها مي توانند از كانال هاي مختلفي براي آموزش دادن براي مقابله با بحران استفاده كنند.

استفاده از اين روش سه بخشي مي تواند منجر به اين شود كه برندها با دادن اطلاعات درست و جلوگيري از پخش اطلاعات غلط، از تلاش هايي كه سازمان هاي مختلف مانند سازمان بهداشت جهاني (WHO) براي از بين بردن چنين مشكلاتي انجام مي دهند، جلوگيري كنند.

ژانگ:

 "در صورتي كه شما يك تجارت بزرگي هستيد كه مي خواهيد براي مقابله كردن با ويروس كرونا كاري بكنيد، بايد با ذكر ميزان دقيق هزينه اي كه مي خواهيد براي اين كار اختصاص دهيد، اين كار خود را اعلام كنيد. همچنين بايد اعلام كنيد كه هدفتان از اين كار چه بوده است و غيره. برندها به هنگامي كه مي خواهند براي چنين كارهايي پولي اهدا كنند، نبايد طوري اين كار را انجام دهند كه كارشان جنبه تبليغاتي براي خود برند داشته باشد. در صورتي كه خدمات و يا فرآورده هاي شما با بحران كرونا مرتبط است، بنابراين بهتر است كه درباره جلوگيري از شيوع اين ويروس بوسيله محصولاتتان، اطلاعاتي را با عموم به اشتراك بگذاريد.

جونز: 

"در زمان هاي بحران، هميشه مي توان بودجه اي را به عنوان بودجه كمكي به دولت براي مقابله با اين بحران اهدا كرد. حتي در شرايط كنوني هم بسياري از كمپاني هاي چيني براي مقابله با ويروس كرونا چنين بودجه هايي را اهدا كرده اند. به عنوان مثال كمپاني هاي L’Ore’al و Estee دو كمپاني چيزي هستند كه بلافاصله بعد از شيوع اين ويروس بودجه قابل توجهي را براي مبارزه با اين بحران به دولت چين اهدا كردند. انجام اين كار مي تواند به مبارزه كردن با اين بحران كمك زيادي بكند و يكي از بهترين كارهايي است كه كمپاني ها در چنين شرايطي مي توانند انجام دهند."

 

 

استراتژي داستان نويسي راهي براي رشد برندها

۷ بازديد

 

 

نوشتن تاريخ درباره كمپاني آسان است. اين كه درباره تاريخ تاسيس كمپاني و افرادي كه از ابتدا رهبر آن بوده اند و اين كه فرآورده هايي كه توليد مي كند چيست بنويسيد، كار آساني است. ولي اين كه يك داستان جذاب درباره آن بگوييد كه مشتريان را به خريد از اين كمپاني تشويق كند، ممكن است به اين آساني ها هم نباشد!

 ليا كوميكو (Leah Komaiko)، مشاور برند و نويسنده كتاب كودكان است. او تقريبا 20 داستان براي كودكان نوشته است (از جمله داستان آني باناني و غيره). با اين كه او در كار نوشتن كتاب براي كودكان موفق بوده است و در اين كار مشهور شده است، ولي مي گويد كه پيدا كردن موفقيت براي نويسندگان امروزي نسبت به بيست سال پيش، به مراتب سخت تر مي باشد.

 او مي گويد:

 " داستان هاي كودكان يك حيطه وسيع و گسترده اي است. افرادي كه در اين زمينه كار مي كنند مي توانند هرچه دوست دارند بنويسند. من هميشه مي خواستم براي كودكان بنويسم. ولي در ابتدا فكر مي كردم كه اين كار راحت است چون طرف مقابل يك كودك است! ولي اشتباه مي كردم؛ چون اين كار خيلي مشكل تر از آني بود كه فكرش را مي كردم. و اكنون هم خوشحالم كه از اين كار درآمده ام!"


اين كه فردي از نوشتن كتاب داستان براي كودكان تبديل به يك مشاور برند شود، به نظر كمي عجيب مي آيد. در نگاه اول طي كردن چنين مسيري به نظر غيرعادي است. ولي اگر خوب به قضيه نگاه كنيد، مي بينيد كه اين كه چگونه براي يك مخاطب جوان بنويسيد و اين كه با مشتريان صحبت كنيد، شبيه به هم هستند!

ليا مي گويد: "من داشتم در نيويورك زندگيم را مي كردم كه متوجه شدم كه از نظر بودجه كسري دارم و نياز به درآمد بيشتري دارم. چون با اين كه در آن زمان سه كتاب تازه چاپ شده داشتم ولي باز هم درآمد من خيلي كم بود. بنابراين نزد يكي از ويراستارهايم رفتم و موضوع را با او در ميان نهادم. او به من پيشنهاد جالبي كرد.

 او از من خواست تا به عنوان يك مشاور برند كار كنم! و سپس مرا به اين كمپاني كه هم اكنون در آن كار مي كنم معرفي كرد! من كه خيلي استرس داشتم به او گفتم كه ببين من يك نويسنده كودكان هستم! من نمي توانم در زمينه برند و مشاوره برند فعاليت كنم! 

او به من گفت كه اين گونه نيست و من اين توانايي را دارم. او به من گفت كه ايده ها و پيام ها و داستان ها و استراتژي هاي زيادي دارم كه مي تواند براي رشد كمپاني موثر باشد او همچنين به من گفت كه در صورتي كه با او همكاري كنم، درآمد زيادي خواهم داشت! او گفت مي مي توانم از داستان هايي كه در ذهن دارم استفاده كنم تا مشتريان را تحت تاثير قرار دهم! من آن موقع مفهوم حرف او را درك نكردم ولي اكنون درك مي كنم!"

داستان از اين قرار است كه كمپاني هاي كوچك و بزرگ، گاهي براي توضيح دادن و بيان كردن "ارزشي" كه قرار است به بازار اضافه كنند، با مشكل مواجه مي شوند. به عنوان مثال يك كارآفرين را فرض كنيد كه مي خواهد دباره ارزشي كه برندش ايجاد كرده است و فعاليت هايي كه انجام مي دهد، مطالبي را عنوان كند. و يا يك كمپاني بزرگ را فرض كنيد كه مي خواهد به اصطلاح يك نماي "360 درجه اي" از دورنماي شركت و سازمانش بدهد.  در چنين شرايطي، يك فردي كه به عنوان نويسنده براي كودكان فعاليت مي كند، مي تواند به شكل نزديكي با افراد ارتباط برقرار كنيد. به اين دليل كه چنين فردي بهتر از سايرين شيوه ارتباط گيري با افراد مختلف را مي داند. چنين فردي نسبت به فردي كه چنين توانايي هايي را ندارد، بهتر مي تواند توجه مشتريان را به خودش جلب كند.

ليا مي گويد: "من كم كم با عشق ورزيدن و دوست داشتن كتاب هاي كودكان كار را شروع كردم و كم كم سعي كردم با حدود 150000 كودك در كشورم ارتباط بگيرم. احساس مي كنم كه اين ارتباط گرفتن با كودكان اين زمينه را براي من ايجاد كرد كه بتوانم به عنوان يك مشاور برند هم موفق باشم. بنابراين بر اين باورم كه افرادي كه مي توانند ارتباط خوبي با افراد ديگر و به ويژه كودكان داشته باشند، مي توانند در كار مشاوره برند موثر واقع شوند."

در يك داستان ساده و كودكانه، معمولا قهرمان داستان به يك سفر هيجان انگيز مي رود و معمولا اين كار را آزادانه و جدا از چشمان نگران پدر و مادرش انجام مي دهد. داستان هايي مانند داستان هري پاتر، داستان هاي نارنيا و BFG را درنظر بگيريد. در اين داستان ها، قهرمان داستان خودش يك سفر هيجان انگيز را انجام مي دهد.

اين كار دقيقا همان كاري است كه در مشاوره برند انجام مي شود. چون در برند هم مشتريان به يك سفر خارق العاده مي روند و در اين سفر خارع العاده با ما همراه مي شوند. به عنوان مثال برند Nike مي خواهد كه افراد ورزشكار شوند و يا اين كه برند Apple مي گويد كه مي خواهد كيفيت زندگي مشتريانش را با استفاده از فرآورده هايش ارتقا دهد. و يا Amazon مي خواهد به مردم كمك كند تا هر آن چه را كه مي خواهند به صورت آنلاين پيدا كنند و بخرند.


در زير نمونه هايي از برند هايي را كه از طريق كتابهاي داستاني به دنياي برندينگ وارد شده اند را به شما نشان ميدهم:

 

 


ليا عقيده دارد:

 "آن چه كه باعث مي شود كه يك كودك كتاب شما را از ميان ده ها و ده ها كتاب در قفسه بردارد، همان چيزي است كه منجر مي شود كه يك فرد از ميان ده ها برند، برند شما را انتخاب كند. اين همان احساس سفري است كه مشتريان مي توانند در كارشان انجام دهند. بنابراين من احساس كردم كه به عنوان يك فردي كه در داستان نويسي مهارت دارم، مي توانم به برندها به عنوان مشاور كمك كنم و كاري كنم كه مشتريان آن ها بتوانند برند آن ها را انتخاب كنند. من به مردم كمك مي كنم تا به شيوه اي خلاقانه و استراتژيك، براي انتخاب كردن برند مورد نظر، اقدام كنند."

 

 

پر فروش ترين برند هاي لوازم آرايشي را بشناسيد!

۷ بازديد


بسياري لوازم آرايشي كه امروزه مورد استفاده قرار مي گيرند، قابل اطمينان نمي باشند. ممكن است استفاده از آن ها ضررهاي زيادي داشته باشد. مخصوصا به اين دليل كه اين لوازم آرايشي با پوست انسان در ارتباط هستند، بنابراين استفاده كردن از آن ها خالي از ريسك نمي باشد. 


بسياري از اين لوازم آرايشي ممكن است منجر به بروز بيماري هاي پوستي شوند و ممكن است ناراحتي هاي طولاني مدتي را به همراه داشته باشند. بيماري ها و امراض مختلفي ممكن است به دليل استفاده كردن از لوازم آرايشي غيراستاندارد وجود داشته باشد و افرادي كه از اين لوازم آرايشي استفاده مي كنند، خودشان را در معرض انواع و اقسام خطرات قرار مي دهند.

 پيدا كردن برندهايي براي لوازم آرايشي كه از نظر سلامتي بي ضرر باشند و هم اين كه كيفيت بالايي داشته باشند، به نظر كار مشكلي مي رسد. ولي برخي از برندها وجود دارند كه اين خصوصيات را دارند و قابل اطمينان مي باشند.  

به اين دليل كه  بسياري از لوازم آرايشي كه امروزه مورد استفاده قرار مي گيرند داراي ضررهاي زيادي هستند و منجر به بيماري هايي از قبيل سرطان و بيماري هاي ديگر مي شوند. بنابراين اين كه برندي پيدا كنيد كه نه سمي باشد و نه خيلي گران باشد و دوام زيادي هم داشته باشد، كار دشواري مي باشد.

يكي از معروف ترين برندهاي توليد كننده لوازم آرايشي كه از بسياري از اين آزمون ها پيروز درآمده است، برند لايم كرايم (Lime Crime) است.

 اين برند داراي محصولاتي زيبا و پردوام است كه با استفاده از آن ها مي توان تضمين كرد كه فردي كه آن ها را مورد استفاده قرار مي دهد، دچار بيماري نمي شود. همچنين محصولات اين برند بسيار زيبا هستند و كيفيت بالايي دارند. بنابراين براي افرادي كه مي خواهند يك برند اصلي را به عنوان برند معتبر توليد كننده محصولات و لوازم آرايشي انتخاب كنند، استفاده از اين محصول بسيار مناسب مي باشد. اما علاوه بر اين برند، برندهاي ديگري نيز وجود دارند كه مي توان گفت كه آن ها هم تقريبا از نظر كيفيت و ميزان اعتماد پذيري هم سطح اين برند هستند. مي توان با استفاده از اين برندها، به كيفيت مطلوب رسيد. 

در زير، پنج تا از برندهاي معروف لوازم آرايشي را معرفي مي كنيم:


      1.برند آناستازيا بورلي هيلز Anastasia Beverly Hills

به خاطر مي آوريد هنگامي كه روزگاري اپرا وينفري، در يكي از برنامه هاي تلويزيونيش، در برابر تماشاگران براي خودش خط ابرو كشيد؟ بايد بدانيد كه او از اين برند استفاده كرد (معمولا طرفداران به اين برند، ABH هم مي گويند). اين برند كه كار خودش را با توليد خط ابرو آغاز كرده بود، بسيار مورد استقبال قرار گرفت و ستارگاني مانند كيم كارداشيان و اپرا وينفري (همان طور كه اشاره شد) از محصولات اين كمپاني استفاده مي كردند. امروزه اين برند رژ لب، سايه چشم، هايلايت كننده و ساير لوازم آرايشي را هم توليد مي كند و ستارگاني مانند جكي آنيا، آمرزي و نيكور گويريو از محصولات اين برند استفاده مي كنند تا به زيبايي خيره كننده برسند.


      2.برند  كالرپاپ Colourpop

نام اين برند گوياي همه چيز است!  در اين برند طيف گسترده اي از محصولات زيبا وجود دارد كه داراي آرايه هاي مختلفي از رنگ ها هستند. اين برند كيفيت بسيار بالا و قيمت پايين و مناسبي دارد. بخش فرآورده هاي مربوط به لب در اين برند كه از نظر رده بندي ها در رده بندي هاي بالايي قرار دارند، مي توانند زينت بخش كيف شما باشند. همچنين شما مي توانيد با استفاده از 24 نوع سايه براي چشم، آن چيزي را كه مي خواهيد داشته باشيد. اين برند از بسياري از لحاظ احتياجات شما را به داشتن لوازم آرايشي مناسب برآورده مي كند و همچنين با بسته بندي هاي بسيار جذاب و زيبا، باعث مي شود كه شما ظاهر زيبايي داشته باشيد.



      3.برند لوازم آرايشي جفري استار (Jeffree star)

سايت يوتوپ به ما خدمات ارزنده اي مي رساند. از جمله بخش زيبايي آن هم يكي از بخش هايي است كه بايد تشكر زيادي از آن بكنيم. اگر بخواهيم يكي از برندهاي مشهوري را در زمينه لوازم آرايشي نام ببريم كه توسط يوتوب به جهانيان معرفي شده است، بايد از برند جفري استار ياد كنيم. موسس اين برند كه فردي بود كه در همين بخش زيبايي يوتوب فعاليت داشت، سعي كرد تا محصول جديد خودش را كه مرتبط با آرايش هاي برجسته (bold) مي شد، به يوتوب معرفي كند. هم اكنون محصولات و لوازم آرايشي زيادي مرتبط با اين برند به فروش مي رسند كه داراي رنگ هايي بسيار فرينده و زيبا هستند. بنابراين اگر به دنبال يك برند مناسب براي لوازم آرايشي مي گرديد، اين گزينه را هم از دست ندهيد.

              4. برند "مايك ميكاپ" Mike Makeup

       درخشش صورت و گونه برايتان اهميت دارد، تنها لازم است كه نگاهي به برند مايك ميكاپ بيندازيد. اين برند كه بوسيله استاديوي مايك (Mike studio ) توليد شده است، لوازم آرايشي و نگه دارنده و درخشان كننده پوستي ارايه مي دهد كه داراي كاربردهاي چندگانه هستند. در توليد اين لوازم آرايشي از برخي از روغن هاي مخصوص هم استفاده مي شود و فرآورده هاي توليد شده مي توانند به عنوان لوازم آرايشي باكيفيت و با قيمت مناسب مورد استفاده قرار بگيرند كه هيچ گونه آسيبي به بدن نمي زنند. رژ لب هاي اين برند نيز بسيار باكيفيت هستند و به صورت زيبايي خاصي مي دهند.



        5.برند مانيك پانيك (Manic Panic)

 

هنگامي كه شما صحبت از لايم كرايم مي كنيد، ممكن است خشك كننده موي الكتريكي آن و يا اسپري آن به ذهنتان بيايد. يكي ديگر از گزينه هايي كه افرادي كه مي خواهند رنگ موهايشان را عوض كنند دارند، برند مانيك پانيك است. محصولات اين برند 16 دلار از محصولات لايم كرايم ارزانتر هستند و اين برند رنگ موهاي مختلفي دارد و همچنين گزينه هاي مختلف (گزينه رنگ موي موقتي و گزينه رنگ موي دايم) دارد. براي افرادي كه حقيقتا به دنبال برندي باكيفيت هستند، استفاده از اين برند توصيه مي شود. بسياري از گزينه هاي رنگ موي اين برند، حتي در نورهاي سياه هم مي درخشند!

آينده برندينگ به كدام سمت و سو مي رود؟

۷ بازديد


مصاحبه با مدير كمپاني SAP:

 آينده روابط ميان برندها و مشتريان به سمت احساسات پيش مي رود!!!


ظاهرا استفاده از استراتژي هاي بازاريابي در SAP ، كه يك كمپاني جهاني توليد كننده نرم افزار است، منجر شده اند كه اين كمپاني در زمينه بازاريابي بسيار موفق عمل كند.

 پاول تالبوت، اخيرا از مدير عامل اين شركت، يعني خانم آليسيا تيلمان پرسيده است.

 كه نظراتش را درباره اين كه اين برند چگونه كار بازاريابي را انجام مي دهد مطرح كند.


؟-پاول تالبوت: كمپاني شما در زمينه بازاريابي، سال گذشته پيشرفت زشيادي كرده است و بسيار موفق بوده.

 به نظر شما در سال هاي اخير چه تغييراتي در زمينه بازاريابي ايجاد شده است؟


--آليسيا تيلمن: در سال هاي اخير، برندها بيشتر سعي مي كنند روابط عميق تري را با مشتريان خود برقرار كنند. 

وبه اين روابط يك حالت "انساني تري" بدهند بنابراين، توجه به موضوعاتي مانند حمايت و دادن احساس ايمني به

 مشتريان، در سال 2019 سرلوحه كار بازاريابي ما قرار داشت.


مهم است كه بازاريابان در مشتريان اعتماد ايجاد كنند و به آن ها وعده هايي دلگرم كننده و منطقي بدهند.

و به آن عمل كنند. البته اين كه چنين روابط انساني عميقي با مشتريان ايجاد شود، نيازمند اين است كه برندها حقيقتا

 در درون، چنين احساساتي را داشته باشند كه بتوانند آن ها را به مشتريان هم انتقال دهند.

 آن ها بايد بدانند كه مشتريانشان چه كساني هستند؟ چه مي خواهند و از همه مهم تر، چه احساسي دارند؟

حقيقت اين امر اين است كه " آينده روابط ميان برندها و مشتريان به سمت احساسات پيش مي رود!!"


برندها به عنوان قهرماناني براي مشتريان قلمداد مي شوند و بنابراين بايد به اندازه كافي انسانيت داشته باشند.

 كه بتوانند روندي را طي كنند كه مشتريان با مشاهده اين روند، به آن ها عميقا و قلبا ايمان بياورند.

 براي اين كه يك اثر طولاني مدت و عميق بر روي مشتريان گذاشته شود، معتبر بودن و محاسبه گر بودن هم براي برندها بسيار مهم است. 

اين موضوع مخصوصا در عصر ديجيتال كه بازاريابي به شكل بازاريابي ديجيتال انجام مي شود اهميت زيادي پيدا كرده است.


تالبوت: مي خواهم كمي درباره تكنيك جديد باز كردن قفل به اصطلاح داده هاي هوشمند براي انجام عملكردهاي

 خاص در بازاريابي صحبت كنم.... به نظر شما چگونه است؟ چگونه بازاريابان مي توانند از اين تكنيك استفاده

 كنند؟

--تيلمن: در اين باره بايد بگويم كه تا كنون، تنها سطحي از داده ها كه بازاريابان به آن دسترسي داشته اند، داده هاي O (O-data) و يا داده هاي عملياتي يك تجارت بوده است. منظورم چيزهايي مانند تاريخچه تراكنش ها، تاريخچه خريد و يا تاريخچه مالي . ولي امروزه ديگر دسترسي داشتن به اين داده ها براي بازاريابان كافي نيست. امروزه بازاريابان سعي مي كنند تا به داده هاي عملي و يا داده هاي X (X-data) هم دسترسي داشته باشند. اين داده ها شامل شاخص هاي برپايه احساسات هم مي شوند. هنگامي كه اين داده ها با داده هاي عملياتي تركيب شوند، مي توانند منجر به بوجود آمدن يك استراتژي مناسب و يك ارتباط مناسب خوب بين برند و مشترين شوند و اين ارتباط باعث مي شود كه برندها مي توانند آسان تر فرآورده ها را طراحي كنند و به شكل آسان تري فرآورده ها و خدماتي را كه مشتريان مي خواهند در اختيارشان قرار دهند.


تالبوت: اگر داده ها واقعا اين موقعيت را براي صاحبان برندها فراهم مي كنند كه بتوانند با كيفيت بهترين، طرح

 ريزي استراتژيك را انجام دهند، پس اين تغييرات در كجا خودش را نشان مي دهد؟


--تيلمن: صاحبان برندها با استفاده از داده هاي جديد مي توانند برنامه ريزي هاي بهتري را انجام دهند. اين تغييرات در دو زمينه مختلف انجام مي گيرد:

 يكي در زمينه شخصي سازي كالاها و ديگر در زمينه ساختن تجربياتي منحصر به فرد براي مشتريان.


تالبوت: هنگامي كه يك سازماني از يادگيري ماشيني يا AI استفاده مي كند و مي خواهد اثر استفاده از يادگيري ماشيني را در سازمانش نشان دهد، به نظر شما بايد چكار كند؟ به عبارت ديگر به چه شيوه هايي مي توان اثر AI را به شكل دقيق در سازمان مشاهده كرد و يا نشان داد؟

--تيلمن: برندها، در صورتي كه در سطح فردي بتوانند با مشتريانشان ارتباطاتي برقرار كنند، مي توانند قلب آن ها را بدست آورند. بنابراين در صورتي كه استفاده از AI اين توانايي را به برندها بدهد كه بتوانند پاسخ هاي احساساي و دروني و بيروني مشتريان را درك كنند، اين بزرگترين اثري خواهد بود كه اين استفاده از AI بر روي برندها خواهد داشت.

بر اساس تحقيقات، تا سال 2024، تشخيص احساسات بوسيله برندها بر روي بيشتر از نيمي از تبليغاتي كه به شيوه آنلاين صورت مي گيرند اثر خواهد گذاشت. همزمان با آن، يك موضوع جديد ديگر نيز به نام "هوش مصنوعي احساسي" يا AEI مطرح شده است. استفاده از تكنيك AEI استانداردهاي جديدي را درباره چگونگي توليد تجربيات براي برندها فراهم ي كند مخصوصا براي كمپاني هايي كه اميد دارند كه احساسات را براي اين كه بر روي تصميات خريدارها اثر بگذارند، تشخيص دهند.

براي كمپاني ما، يعني SAP، استفاده از هوش مصنوعي و يادگيري ماشيني و AEI هم بسيار سودمند بوده است. هوش مصنوعي به ما كمك كرده است تا داد هاي غيرقابل اعتماد را از داده هاي قابل اعتماد تشخيص دهيم.


تابلوت: آيا در چند سال اخير به نظر شما در شيوه استفاده از تكنولوژي براي ارتباط گرفتن با مشتريانتان چيز زيادي تغيير كرده است يا خير؟

--تيلمن:تكنولوژي در چندسال اخير همه چيز را تغيير داده است. اين تغييرات غيرقابل انكار هستند. اين تغييرات

 مخصوصا در زمينه برندها انجام گرفته اند. مخصوصا در زمينه برندهايي كه خودشان هم با تكنولوژي در ارتباط

 هستند. بنابراين كمپاني ما هم از اين قائده مستثني نمي باشد.


تالبوت: در پايان آيا توصيه اي براي بهتر شدن ارتقاي بازاريابي داريد؟

--تيلمن: استفاده از ماشين ها در برندها در آينده مي تواند منجر به اين شود كه كه افراد و ماشين ها با هم كار كنند.

تا تعاملات باكيفيت تر، هوشمندانه تر، شخصي تر و مرتبط تري را با مشتريان انجام دهند.

استفاده از ماشين ها همچنين مي تواند بر روي رابطه بين مشتريان و كارفرمايان هم اثر مثبت داشته باشد.

 تمام اين ها باعث مي شوند كه ما "احساسات" را تغيير دهيم و وقتي كه احساست را تغيير داديم، 

مي توانيم كلا تجارت جهاني را تغيير دهيم.

 

ضرورت وجود برند يا علامت تجاري براي يك كمپاني

۷ بازديد


ضرورت وجود برند براي يك كمپاني:

-         يك علامت تجاري، از حقوق يك تجارت براي معرفي كردن كالاها و خدماتش محافظت مي كند و كمپاني هاي ديگر را از استفاده هم اين علامت تجاري براي همان كالاها و خدمات منع مي كند.

-         براي اين كه يك علامت تجاري را به  ثبت برسانيد، يكي از سه اپليكيشن هاي الكترونيكي در USPTO ، يعني TEAS Plus، TEAS RF يا TEAS Regular را انتخاب كنيد.

-         با اين كه شما مي توانيد از نظر قانوني يك علامت تجاري را در USPTO براي خودتان ثبت كنيد، ولي پيشنهاد مي شود كه براي كمك گرفتن، از يك وكيل كمك بگيريد. استفاده از وكيل يا مشاور بازرگاني باعث مي شود كه اين فرآيند ساده تر شود و همچنين دقت كار بالاتر مي رود. 


ويژگي هاي يك برند خوب :

براي ايجاد كردن يك تجارت خلاقانه و موفق، اين كه برندي بسازيد كه مشتريان بتوانند آن را بشناسند و به آن اعتماد كنند، موضوع بسيار مهمي است. اگرچه، شما مي توانيد بدون يك علامت تجاري كه از هويت برند شما محافظت نمايد هم شما مي توانيد اين كار را انجام دهيد. ولي در اين صورت، ممكن است برخي از كمپاني هاي رقيب، از نام تجاري و لوگوي شما استفاده كنند و اين كار ممكن است منجر به اين شود كه مشتريان شما دچار سردرگمي شوند و حتي مشكلات قانوني براي شما پيش بيايد. اين كار همچنين مي تواند منجر به از دست رفتن مقدار زيادي از سرمايه تان شود. بنابراين بايد درنظر داشته باشيد كه براي اين كه اين ريسك ها را از بين ببريد، بايد يك علامت تجاري براي خودتان ايجاد كنيد.

به بيان كلي دافورد، موسس و مشاور شركت دافورد لاو، دلايل مختلفي است كه تجارت ها بايد علامت تجاري خودشان را به ثبت برسانند. به عنوان مثال، يك برند ممكن است داراي سرمايه هايي (از نوع مادي و غيرمادي) باشد كه بخواهد آن ها را حفظ كند و بنابراين مي تواند  براي اين كه اجناس خودش را در پلتفرم هاي خريد و فروشي مانند آمازون حفظ كند، از يك علامت تجاري استفاده كند.

دافورد مي گويد: " علامت تجاري به طور كلي به دلايل مختلف و متعدد، يك دارايي براي شركت محسوب مي شود. استفاده از علامت تجاري از حق و حقوق شركت در مواقع مختلف حفاظت مي كند". دافورد در مصاحبه با خبرگزاري "بيزنس نيوز" مي كند كه : " كار ساختن علامت هاي تجاري مي تواند كاري بسيار مشكل و زمان بر باشد ولي لازم است"

با اين كه ثبت كردن يك علامت تجاري براي يك تجارت مي تواند كاري هزينه بر باشد، ولي به صرف هزينه اي كه براي آن مي شود كاملا مي ارزد.


مزيت ثبت برند چيست؟

 خوبي علامت تجاري براي يك شركت اين است كه بر خلاف كپي رايت، ديگر بعد از گذشت يك دوره زماني منقضي نمي شود و هميشه باقي مي ماند. البته اين علامت هاي تجاري را بايد هر ده سال دوباره تمديد كرد. در نظر داشته باشيد كه براي اين كه علامت تجاري خودتان را فعال نگه داريد. بايد شرايط و قوانين و مقرراتي را قبول كنيم و همچنين اين نكته را بايد درنظر داشته باشيد كه علامت تجاري شما تنها در محدوده كشور خودتان از حقوق شما دفاع مي كند.

 

 

مفهوم گران ترين و مشهور ترين برند هاي جهان

۹ بازديد

لوگو نقش مهمي در رشد و ارتقا يك شركت دارد. امروزه اكثر مردم نسبت به محصولي كه مي خرند يا خدماتي كه دريافت مي كنند آگاه هستند. علاوه بر كيفيت، مشتريان به ديگر جنبه ها مانند مسئوليت اجتماعي، سازگاري با محيط زيست و هويت نام تجاري توجه مي كنند.

در طول سالها، از يك نام تجاري بيشتر از يك نشان استفاده مي شود . در واقع اين نشانه ها، يك حافظه ي بصري و تاريخچه اي براي شركت به وجود مي آورند كه منعكس كننده ي سنت ها ، ارزش ها و ويژگي هاي رقابتي است.

هنگامي كه به لوگوي خاصي فكر مي كنيد متوجه مي شويد كه خاطرات و اطلاعات خاصي در ذهن شما نقش بسته مي شود. براي مثال ، هنگامي كه به لوگوي طلايي رنگ مك دونالد فكر مي كنيد نا خود آگاه به ياد چيزبرگرهاي آبدار و خوشمزه مي افتيد.

يا هنگامي كه لوگوي BMW را مي بينيد ذهن شما يك ماشين شيك را مسجم مي كند كه صاحب آن داراي سطح اجتماعي بالايي است. علاوه بر اين ، يك لوگو به ذهن شما در رابطه با محصول و شركتش شكل مي دهد.


در اين پست سعي داريم كه شما با برند هاي معروف و لوگو هاي آنان آشنا شده و شروع به ساخت برند شخصي خود كنيد. 

 

ماجراي برند اسب «فراري»

يكي از معروف‌ترين كارخانه‌هاي اتومبيل‌سازي كه محصولات آن از گرانقيمت‌ترين اتومبيل‌هاي دنيا است و تمام علاقه‌مندان سرعت در دنيا با اين كارخانه آشنا هستند، «فراري» است. لوگوي مربوط به اين شركت يك اسب بلند شده روي ۲ پا در يك زمينه زرد رنگ است كه معمولا حروف S F به علامت «Scuderia Ferrari» در پايين آن مشاهده مي‌شود.

 

اسب ايستاده كه در تمام لوگوهاي فراري ديده مي شود، اولين بار بر روي هواپيماي جنگنده در جنگ جهاني اول با خلباني «فرانچسكو باراكا»، يكي از بهترين خلبانان ايتالياي نقش بسته بود.

اين آرم در حقيقت مربوط به يك خلبان بسيار ماهر ايتاليايي در جنگ جهاني اول است كه هميشه اين آرم را بر روي هواپيماهاي خود ترسيم مي‌كرد.

 

رنگ زرد لوگوي فراري مربوط به پرچم شهر مودنا، زادگاه بنيان گذار فراري است.


برخي مي‌گويند، لوگوي فراري علامت مربوط به شهر «اشتوتگارت» است و عده‌اي نيز مي‌گويند، انتخاب اين لوگو به اين علت بوده است كه خانواده «كنت فرانسيسكو باراكا» اسب‌هاي زيادي نگهداري مي‌كردند و عده‌اي معتقدند وي اين آرم را از روي يك هواپيماي سقوط كرده آلماني كه نشان شهر «اشتوتگارت»را بر روي خود داشته، الهام گرفته است.


نكته جالب اينكه «اشتوتگارت» يك لغت قديمي آلماني به معناي مزرعه است كه در ايتاليايي scuderia تلفظ مي‌شود.در ۱۷ ژوئن ۱۹۲۳ «انزو فراري» يك مسابقه سرعت را در شهر «راونا» برد و با مادر «فرانسيسكو» ملاقات كرد. «كنتس پاولينا» (مادر فرانسيسكو) به او پيشنهاد كرد كه از آرم اسب روي اتومبيل‌هاي خود استفاده كند تا براي وي خوش‌شانسي بياورد اما نخستين باري كه وي از آرم اسب روي خودروهاي خود استفاده كرد ۱۱ سال بعد، در ۲۴ سپتامبر ۱۹۳۴ بود.





برند مزدا

«آرم» مزدا چيزي شبيه يك لاله خوش فرم و نمايانگر بال هاي باز شده است. در فرهنگ ژاپن علامت ۷ به معناي ابتكار، درك هدف و لطافت است.


برند اپل Apple

لوگوي اپل توسط رونالد وين ، يكي از بنيانگذاران اپل ، طراحي شده است.ايده ي پشت اين لوگو كشف انقلاني گرانش توسط نيوتن بود. همراه با لوگو نام كامل شركت (Apple Computer co ) نيز بود. استيو جابز پس از مدتي خواستار تغيير لوگو شد و در سال ۱۹۷۷راب جانوف لوگويي در قالب سيب رنگارنگ طراحي كرد و به جاي نام شركت فقط نام اپل را نوشته شد.

هدف لوگو جديد جذب مخاطبان جوان و نشان دادن توانايي منحصر به فرد كامپيوتر براي نشان دادن رنگ ها بود.ممكن است اين سوال براي شما پيش بيايد كه چرا يك سيب گاز زده ؟ پاسخ آن خنده دار است زيرا اين كار براي جلوگيري از اشتباه بين سيب و گيلاس انجام شده است.

در سال ۱۹۸۴، با راه اندازي مكينتاش اپل ، اين غول تكنولوژي تصميم گرفت حالا كه اپل به اندازه ي كافي معروف شده است اسم اپل را از لوگو حذف كند و اين چگونگي حذف نام شركت از لوگو است. از سال ۱۹۸۴ ، اپل به لوگوي خود وفادار است و تنها طرح و سايه هايي در آن ايجاد مي كند.



كنون Canon

تنها طرفداران كنون ميدانند كه لوگوي اصلي كانن الهه رحمت و احترام بودايي ها را نشان مي دهد . علاوه بر اين ، اين الهه نام خود را به اولين دوربين كانن قرض داده است . در سال ۱۹۳۵ ، اين شركت ژاپني با يك موفقيت عظيم ، توليد خود را افزايش داد و هويت نام تجاري خود را اصلاح كرد. در نتيجه در سال ۱۹۵۶ ، لوگوي قرمز رنگي طراحي كرد كه در حال حاضر همه آنرا مي شناسد.