5 ركن اساسي كه هويت برند را تشكيل مي دهند!
1) لوگو
لوگو يكي از مهم ترين اركان يك برند است. لوگو در حقيقت هويت يك برند مي باشد و برندهايي كه لوگوهايي تاثيرگذار دارند نسبت به برندهايي كه لوگويشان به آن اندازه تاثيرگذار نيست، بسيار موفق تر عمل مي كنند. در لوگو در حقيقت شما خلاصه اي از آن چه كه برندتان هست و آن چه كه مي كند را نشان مي دهيد. در حقيقت وقتي كه شما براي برندتان لوگويي انتخاب مي كنيد، شيوه اي را انتخاب مي كنيد كه به اين شيوه با مخاطبين از طريق يك تصوير كوچك حرف بزنيد و به آنها بگوييد كه برندتان درباره چيست و همچنين به اين شيوه مي توانيد كار بازاريابي را براي برند مورد نظرتان انجام دهيد. لوگويي كه شما براي برندتان طراحي مي كنيد بر روي بخش هاي مختلف قرار مي گيرد:
- بر روي وب سايتتان
- بر روي كارت هاي تجاريتان
- بر روي تمام اكانت هاي مربوط به شبكه هاي اجتماعيتان كه مي خواهيد كار بازاريابي را با آنها انجام دهيد
- بر روي بسته بندي ها
- و غيره
بنابراين يكي مهم ترين مواردي كه تاثير بسيار زيادي در شكل گيري هويت برند شما دارد، لوگو است.
2) رنگ
پارامتر رنگ نيز يكي ديگر از پارامترهاي بسيار مهمي است كه مي تواند تاثير بسيار زيادي بر روي هويت برند شما داشته باشد. رنگ هايي كه شما براي بخش هاي مختلف كار برندينگ انتخاب مي كنيد. تحقيقاتي كه در اين زمينه انجام شده است نشان داده است كه استفاده كردن از رنگ هاي مختلف مي تواند تاثير بسيار مختلفي بر روي افرادي داشته باشد كه اين رنگ ها را مي بينند. بنابراين شما مي توانيد از اين روش استفاده كنيد و بر روي افرادي كه قرار است كار بازاريابي را برايشان انجام دهيد با استفاده از رنگ ها تاثيرات زيادي بگذاريد.
شما براي اين كار بايد يك رنگ اصلي را به عنوان كليدي ترين رنگي كه قرار است در برندينگتان استفاده كنيد بررسي كنيد. البته بايد اين نكته را هم درنظر داشته باشيد كه هنگامي كه اين رنگ را براي خودتان انتخاب كرديد، بايد همين رنگ را به عنوان رنگ كليدي خودتان نگاه داريد و ديگر آن را تغيير ندهيد.
اين رنگ بايد در تمام بخش هاي طراحي وب سايت شما وجود داشته باشد؛ از صفحه اصلي وب سايتتان گرفته تا صفحه هاي ديگر بايد همگي داراي اين رنگ باشند و نبايد اين رنگ را تغيير دهيد.
3) فونت
از ديگر پارامترهايي كه مي تواند بر روي هويت برند شما و مخصوصا بر روي طراحي وب سايت شما تاثير زيادي داشته باشد فونت نوشته هايي است كه به كار مي بريد. وقتي كه شما براي بخش هاي مختلف بازاريابي از فونت هاي مناسبي استفاده مي كنيد، كار برندينگ خيلي بهتر انجام مي شود.
مانند رنگي كه مورد استفاده قرار مي دهيد، فونتي هم كه مورد استفاده قرار مي دهيد بايد يكسان باشد. به عنوان مثال در صورتي كه فونت هايي كه در بخش كارت هاي تجاري داريد با فونت هايي كه در شبكه هاي اجتماعي داريد متفاوت باشند در كار بازاريابي موفق نمي شويد.
به عنوان مثال يك شركتي را تصور كنيد كه بر روي كارت هاي تجاري آن از يك فونت درشت استفاده شده است اما وقتي كه شما به وب سايت اين شركت مراجعه مي كنيد مي بينيد كه نوشته هاي وب سايت اين شركت داراي فونتي كاملا متفاوت مي باشند. در اين صورت چنين شركتي نمي تواند به خوبي در كار بازاريابي موفق شود به دليل اينكه بخش بازاريابي مربوط به اين شركت داراي كيفيت مناسبي نمي باشد بنابراين اين شركت احتمالا در كار بازاريابي شكست خواهد خورد.
4) تصاوير
تصاويري كه شما در طول فرآيند برندينگ بكار مي بريد نيز يكي ديگر از نكته هاي خيلي مهمي هستند كه مي توانند بر روي كفيت برندينگ تاثير داشته باشند. در حقيقت در صورتي كه شما از تصاوير مناسب استفاده كنيد، هويت برندتان هم به خوبي نشان داده مي شود و در صورتي كه از تصاوير نامناسب استفاده كنيد احتمال اينكه در كار بازاريابي موفق شويد خيلي كم مي شود.
به عنوان مثال فرض كنيد كه يك شركتي در تمام بخش هاي بازاريابي از تصاوير بي كيفيت استفاده كند. (به عنوان مثال در وب سايت تصاوير بي كيفيتي داشته باشد و يا اينكه در شبكه هاي اجتماعي تصاوير بي كيفيتي را ارايه كند) در اين صورت مي توان اين گونه نتيجه گرفت كه چنين شركتي نمي تواند آنطور كه بايد و شايد هويت برند خودش را معرفي كند. به عبارت ديگر، هويت برند در چنين شركتي اصلا با كيفيت بالا تعريف نمي شود!!! به اين دليل كه يكي از پارامترهاي مهمي كه شما حتما بايد براي تعريف هويت برند به شيوه باكيفيت درنظر داشته باشيد، همان كيفيت تصاويري است كه مورد استفاده قرار مي دهيد. در غير اين صورت نمي توانيد انتظار داشته باشيد كه هويت برندتان براي افرادي كه قرار است مشتري شما شوند به شيوه باكيفيتي تعريف شود!
5) صداي برند
يكي ديگر از نكته هاي مهمي كه شما بايد به آن توجه داشته باشيد، صداي برند است. صداي برند شما صدايي است كه برند شما با اين صدا با مخاطبين و مشتريان سخن مي گويد. وقتي كه شما صداي برند را در تمام پروسه هاي مختلف برند يكسان نگه داريد، احتمال اينكه بتوانيد تعداد مشتريان بيشتري را به خودتان جلب كنيد بيشتر مي شود.
به عنوان مثال، برندي را تصور كنيد كه در شبكه هاي اجتماعي مختلف شعارهاي مختلفي مي دهد. به عنوان مثال جمله اصلي اين برند در شبكه اينستاگرام با جمله اصلي و كليدي آن در شبكه يوتيوب با جمله اصلي و كليدي آن در شبكه توييتر متفاوت مي باشد. در اين صورت است كه شما نمي توانيد انتظار داشته باشيد كه يك چنين شركتي بتواند آنطور كه بايد و شايد بازاريابي كند به اين دليل كه از آن جايي كه صداي برند در حقيقت بخشي از هويت برند مي باشد بنابراين وقتي كه صداي برند در بخش هاي مختلف برندينگ و در تمام مراحل بازاريابي و معرفي كردن برند به مخاطبين متفاوت باشد نمي توان انتظار داشت كه اين مخاطبين تبديل به مشتريان چنين برندي شوند.