مفاهيم بنيادي در زمينه برندينگ و برندسازي

۸ بازديد

تعريف استراتژي برند و پرسيدن سوالات سخت؛ دو مفهوم بنيادي كه قبل از شروع يك تجارت  بايد به آن توجه كنيد

 

مفهوم اول: استراتژي برند خودتان را  تعريف كنيد و آن را براي خودتان كاملا مشخص نماييد

براي هر كاري بايد استراتژي داشت. استراتژي بايد با برنامه ريزي و داشتن درك درستي از اين برنامه همراه باشد. شما براي هر كاري نياز به ايجاد يك برنامه ريزي منظم داريد و بدون آن كارتان پيش نمي رود. براي ايجاد يك تجارت نيز اين موضوع اهميت خاصي دارد. يشتر تجارت هايي كه تازه شروع به كار كرده اند؛ اهميت داشتن يك برنامه ريزي استراتژيك و ايده آل را براي برندينگ خود نمي دانند. در صورتي كه داشتن يك برنامه منظم و يك استراتژي دقيقي كه مشخص كند كه مي خواهيد چكار كنيد؛ اهميت زيادي دارد. حتي برخي از اين تجارت ها و استارت آپ ها هم هستند كه مهم ترين موضوعي كه در برنديگ بايد به آن توجه كرد؛ يعني طراحي كردن يك لوگو (كه اساس و بنياد كار در ابتدا مي باشد)را فراموش مي كنند و به آن اهميتي نمي دهند. خوب اين كار خيلي اشتباه است. برنامه ريزي كردن براي برندينگ از مهم ترين موضوعاتي است كه شما بايد در همان ابتداي كار به آن توجه كنيد.

همان طور كه در بالا اشاره شد، توليد كردن يك استراتژي حقيقي براي برند، موضوع مهم و اساسي است كه تجارت ها و استارت آپ ها بايد آن را مد نظر قرار دهند. شما بايد با ريختن يك برنامه منظم در كار، شرايطي را ايجاد كنيد كه اين استراتژي براي برندتان به گونه اي باشد كه خود شما اولين كسي باشيد كه بتوانيد تصوير مناسبي از برند را ببيند. در حقيقت برندتان بايد به شكلي باشد كه "ديده" شود. هميشه اين نكته را به ياد داشته باشيد: "آنچه كه ناديدني است؛ ناگفتني هم مي شود!" بنابراين بايد در وهله اول برندتان "ديدني" باشد تا بتوانيد آن را توصيف كنيد. شما بايد بر روي اين برند انرژي و وقت بگذاريد. نه تنها از نظر مالي، نه تنها از نظر زماني، بلكه بايد بر روي آن "عشق" و علاقه و محبت هم بگذاريد. وقتي كه كاري را با عشق انجام دهيد؛ بدون ترديد موفق خواهيد شد.

مفهوم دوم: از خودتان سوالات سخت بپرسيد

دومين نكته اي كه در زمينه برندينگ بايد به آن توجه كنيد اين است كه بدانيد كه توليد كردن يك فرآورده به شيوه اي نوآورانه، تنها مرحله اول (در حقيقت مرحله كوچكي) از كل داستان ارتباط گرفتن شما با مشتريان مي باشد. بنابراين بايد قبل از اين كه كار را در مرحله عملي شروع كنيد، داستان برندتان را دقيقا بلد باشيد. دانستن  داستان برند مستلزم اين موضوع است كه "از خودتان سوالاتي سخت بپرسيد". به عبارت ديگر، وقتي كه شما به موضوع ايجاد كردن برندتان فكر مي كنيد؛ بايد به سوالاتي در اين مورد جواب دهيد. شما بايد اين سوالات را از خودتان بپرسيد كه "چه چيزي شما را از ديگر تجارت ها و شركت ها متمايز مي كند؟" و يا اين كه "شما در چه حوزه اي مي خواهيد كار كنيد؟" و سوالاتي از اين قبيل. براي يك فردي كه به عنوان يك فرد كارآفرين، يك شركتي را تاسيس كرده است و مي خواهند در زمينه برندينگ اين شركت كار كند؛ پرسيدن اين سوالات دشوار مي باشد. ممكن است پاسخ آن ها را ندانيد؛ و يا ممكن است فكر كنيد كه پاسخ اين سوالات را مي دانيد اما در حقيقت پاسخ اين سوالات را ندانيد. در هر دو صورت، كاري كه بايد بكنيد اين است كه بايد به قدري در اين باره اطلاعات داشته باشيد كه بتوانيد به شكل دقيق و با جزئيات پاسخ اين سوالات را به خودتان بگوييد. پاسخ دادن به سوالات عملي مانند اين سوال بسيار حياتي مي باشد ولي همچنين مهم است كه به احساسات و تصوراتي را كه نسبت به تجارتتان داريد؛ اهميت دهيد. بنابراين بهتر است كه درباره احساسات و تصاويري كه نسبت به تجارتتان داريد نيز از خودتان سوالاتي بكنيد. به عنوان مثال مي توانيد از خودتان بپرسيد: "ايده آل من براي ايجاد كردن اين شركت چيست؟" و يا اين كه "شركت من چگونه با ارزش هايش ارتباط برقرار مي كند؟"  ويا اين كه "روياهاي من براي ايجاد كردن اين شركت چه بوده است؟" و "مي خواهم به كجا برسم؟" و سوالاتي از اين قبيل.

وقتي كه سعي كنيد به اين سوالات پاسخ دهيد؛ وقتي كه سعي كنيد بدانيد كه هستيد و مي خواهيد چكار كنيد؛ وقتي كه سعي كنيد هويت برندتان را تعريف كنيد و بدانيد كه برندتان قرار است چه كالاها و خدماتي را ارايه دهد و وجه تمايز آن با رقبايش در اين رابطه چه خواهد بود؛ آن زمان است كه اعتماد به نفس بهتري در رابطه با كار پيدا مي كنيد و براي ادامه دادن كار جرات و شهامت بيشتري پيدا خواهيد كرد. در آن صورت است كه شما مي توانيد به خودتان بگوييد كه براي اين كار آماده هستيد.